جدول جو
جدول جو

معنی شیرین بادام - جستجوی لغت در جدول جو

شیرین بادام
(ریمْ)
دهی است از بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان. سکنۀ آن 150 تن. آب ازچاه. محصول عمده غلات و پشم و لبنیات. ساکنان از طایفۀ طیبی می باشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ)
که با شیرینی ادای سخن کند. کسی که گفتار او با بلاغت و فصاحت بود. (ناظم الاطباء). خوش سرا و خوش بیان. (آنندراج) ، با حرکات و اطوار مطبوع و دلچسب:
ساقیان نادره، گویندۀ شیرین ادا
مطربان چابک و طمغاجی حاضرجواب.
مختاری غزنوی.
، کسی که خوش تغنی کند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا